پنج شرکت برتر مجازی سازی در سال 2010اگر بگوییم سال 2008 سالی بود که شرکتها بازار مجازیسازی را به یک صحنه رقابت آشفته تبدیل کردند، میشود گفت سال 2009 هم سالی بود که شرکتهایی که با کاربران نهایی سر و کار داشتند از مرحله تست خارج شده و نیمی از آزمایشهای خود را به مرحله اجرا درآوردند. به گفته باب کوییلین (Bob Quillin)، مدیر ارشد بخش بازاریابی EMC، مدیران اجرایی سازمانهایی که پتانسیل مزایای مجازیسازی سرورهای خود را درک میکنند، میوه رسیده را چیدهاند و سرورهای آزمایشگاهی تست و توسعه خود را با ماشینهای مجازی جایگزین کردهاند. بدین ترتیب سرورهای سازمان خود را متمرکز کرده و جای سرورهای فیزیکی نه چندان مهم مراکز داده خود را به ماشین مجازی دادهاند. باب کوییلین میگوید: «شرکتها 20 تا 30 درصد مجازیسازی شده و سپس کارشان آهستهتر میشود. در آغاز کار برنامههای درجه دو و سه مجازیسازی میشوند. اما چالشهای بسیاری در مورد مجازیسازی برنامههای درجه یک پیش میآید. باید اطمینان داشته باشید که میتوانید همان مقدار سرویسدهی را با مجازیسازی ایجاد کنید وگرنه دید خود را نسبت به قضیه از دست میدهید و تیم زیرساخت مجبور میشود با حجم زیادی از تغییرات سروکله بزند.»انتقال آرام یک برنامه خاص از سرور فیزیکی به ماشین مجازی که مشتریهای کوییلین به شوخی به آن «بیماری مجازی شدن» میگویند، یک مشکل سازمانی است. از این قبیل مشکلات میتوان به محدودیت دیدگاه مناسب از کار اشاره کرد که حاصل ضعف برنامههای مدیریتی است که تنها قادر به ثبت جزییات فعالیتهای سرور فیزیکی هستند و نمیتوانند جزییات فعالیت ماشین مجازی را ثبت کنند. Lonix و VMWare در حال کار بر روی نرمافزارها و سرویسهای مدیریتیای هستند تا این امور را بهبود بخشند. اما بیکی مالیک (Biki Malik)، مدیر ارشد فروش محصولات Citrix، در این باره میگوید: «سیتریکس سیستمز و مایکروسافت عقیده دارند مشکل دیدگاه نیست، بلکه قابلیت بازسازی است.»گوردون هاف (Gordon Haff)، تحلیلگر رایانش سازمانی و زیرساختی Illuminata، میگوید: «مشتریها نسبت به هر دو جنبه قضیه نگرانند و بسیاری از آنها ابزار مناسب در اختیار ندارد که با خیال راحت با برنامههای متنوعی که قصد مجازیسازیشان را دارند کار کنند. شرکتهای بزرگی مثل ویامویر، مایکروسافت و سیتریکس همه به سرعت حرکت میکنند و جزء گزینههایی هستند که باید همواره نظری بهشان داشت. حیطه کاری آنها بیشتر موارد پایهای است. در زمینههای دیگر، مانند مجازیسازی ورودی/خروجی، امنیت یا مواردی مثل صفحه کلید و موس و تصویر، برخی شرکتهای کوچکتر هم قابل توجهند.»مارک بوکر (Mark Bowker)، کارشناس مجازیسازی در گروه راهبرد سازمانی،میگوید: «هر کسی که بتواند حفرههایی را که شرکتهای بزرگ پر نمیکنند با کمک کردن به مدیران مجازیسازی در تدارکات و کنترل زیرساختهای خود پر کند، ارزش بررسی شدن را دارد. ولی قطعه گمشده اصلی، قابلیت بهبود بازده در هر دو بخش فیزیکی و مجازی است. این خوب است که فروشندههای کوچکتر روی هم رفته به قابلیت مدیریت زیرساختهای مجازی کمک میکنند. مشتریها نیاز وسیعی به ابزارهای مدیریت مجازیسازی دارند، همان طور که در سال 2008 و 2009 هم داشتند.»از ویامویر، مایکروسافت و سیتریکس که بگذریم، قصد داریم در ادامه با پنج شرکت مجازیسازی برتر آشنا شویم. VKernelبرای بسیاری از فروشندهها وعده دادن به مشتری که اگر از ابزار شما استفاده کنند میتوانند ماشینهای مجازی بیشتری را روی سرورهای کمتری راهاندازی کنند، مخاطره بزرگی است؛ لااقل تا زمانی که از فناوری بسیار جدید و لب مرز صحبت میکنند! وقتی که صحبت از یک تحلیلگر ظرفیت است، ابزاری که محتویات سرور و منابع رایانشی شما را گرفته و به شما میگوید چند نسخه از یک برنامه خاص را میتوانید روی سیستم خود اجرا کنید، نمیتواند یک ایده جدید باشد. ابزاری مانند این را میشود مجانی در اختیار گرفت. ولی در دنیای مجازی مدیریت ظرفیت یک هنر است. نه به خاطر افراد کمی که به این فکر افتادهاند، بلکه به این دلیل که افراد کمی ابزاری ساختهاند که به هر دو بخش فیزیکی و مجازی نگاهی بیندازد و بگوید چه مقدار از هر کدام، از ظرفیت دیگری خارج است. محصول VKernel روی Hyper-V هر دو شرکت ویامویر و مایکروسافت کار میکند. کریس ولف (Chris Wolf)، تحلیلگر گروه برتون (Burton)، میگوید: «مجازیسازی سیستمها در مقیاس بزرگ بدون برنامهریزی جزییات ظرفیت براساس اطلاعات واقعی (و نه تصورات) امکانپذیر نیست.» Hyper9Hyper9 به مشتریها قول میدهد به بلوغ بیشتری در مدیریت مجازیسازی برسند تا نیازهای مهمتری را برطرف کنند. با نگاه کردن به جزییات، این مزایا بیشتر مشخص میشوند. بهبود محیط مجازی Hyper9 کار ماشینهای مجازی را دنبال میکند و آنها را بر اساس موقعیت، بخش کاری یا دیگر محتواها دستهبندی میکند. به عبارت دیگر، بررسی میکند که چه کسی، چه مقدار از فضای رایانشی را استفاده میکند و مشکلات بازده را در منابع واقعی یا مجازی مشخص میکند تا برطرف کردنشان راحتتر باشد. به گفته بوکر، هیچ چیز را نمیتوانید بهبود بخشید مگر این که در ابتدا ببینید چه کار میکند. Emboticsنرمافزار Embotics روی محدود کردن پراکندگی (Defragmentation) ماشینهای مجازی کار میکند، چیزی که بسیاری از مدیران مجازیسازی معتقدند میتواند زمان و منابع ذخیرهسازی تلف شده توسط پراکندگی ناشی از مجازیسازی را از بین ببرد. V-commander که محصول این شرکت است همان کاوشهای مدیریت جستجو و محتوا را ارایه میدهد که مدیران شبکههای فیزیکی به آن اتکا دارند و به کاربر اجازه میدهد رویههایی را ایجاد کند که با تدارکات منابع به عنوان یک چرخه همیشگی برخورد کند، نه یک اتفاق لحظهای. این ابزار برای بررسی ماشینهای مجازی، دستهبندی آنها بر اساس گروههایی که تحت رویههای مختلف کار میکنند و خودکار کردن یکپارچگی آنها است. این محصول با ماشین مجازی ویامویر، مایکروسافت و سیتریکس کار میکند و اطلاعات را به برنامههای مدیریت سیستم میدهد تا پراکندگی را در سیستمهای مدیریت و ماشینهای مجازی محدود کنند. HyTrustHyTrust جایزه طلایی بهترین محصول را در زمینه امنیت و مجازیسازی در دنیای مجازیسازی سال 2009 برده است. محصول این شرکت با نام «HyTrust Appliance» به منظور ساخت یک نقطه کنترل برای زیرساختهای مجازی شامل دسترسی، مدیریت بر پایه رویه و امنیت است. از آنجایی که رویههای مدیریتی این برنامه بر پایه اجزا است، رویههای HyTrust با استفاده از یک پروتکل استاندارد با ساختارهای مدیریتی، شبکه و سیستم ذخیره فعلی ترکیب میشوند. HyTrust این قابلیت را هم دارد که به قدر ضرورت و نیاز در دسترسی کاربری، بازده برنامهها و استفاده از IP دقیق شود و همچنین بازرسی سنگینی از کاری داشته باشد که هر کدام از اجزا انجام میدهند. هاف میگوید: «مدیریت قطعا یک قطعه گمشده بزرگ است و برآورده کردن نیازها هر روز به بخش بزرگتری از آن تبدیل میشود.» CatbirdCatbird یک رقیب جدی برای HyTrust است. این شرکت نیز جوایزی را در دنیای مجازیسازی سال 2009 برای برنامههای امنیتی که در زمینههای برآورده کردن رویهها و دسترسی شبکه و برآورد امنیتی و امن ساختن اتصالات رایانش ابری بودند، کسب کرد.این قابلیتها بر روی Catbird V-Agent که نرمافزاری مبتنی بر عامل امنیتی است، ساخته شدهاند. این نرمافزار میتواند به عنوان یک ماشین مجازی یا بر روی یک ماشین مجازی کار کند، فعالیتهای ماشین مجازی را ثبت کند، ارتباطات بین ماشین مجازی و میزبانش را کنترل کند و اطلاعات را به یک مرکز کنترل بفرستد تا هیچ قسمتی از اطلاعات در صورت از کار افتادن ماشین مجازی یا این عنصر، از دست نرود. Catbird معتقد است این قابلیتها به سیستم انعطاف میبخشد و با تغییرات در زیرساختهای ماشین مجازی میتوان شبکهای از این عوامل را که بهخوبی با هم ارتباط دارند، ایجاد کرد. |